صدقه دادن برای سلامتی امام زمان(عج)
بعضی از علما گفته اند: (صدقه دادن برای سلامتی حضرت مهدی مستحب است). ولی نگارنده طی بررسی کوتاهی روایت صریحی در این مورد نیافتم، اما می توان گفت: که عمومیّت روایاتی که صدقه را موجب حفظ از بلا می داند، شامل این مورد نیز خواهد شد، چنان که علاّمه مجلسی در بحارالانوار، و علمای دیگر در کتاب های خود ذکر کرده اند.
امام صادق علیه السلام :
(کسی که در حال انتظار فرج ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بمیرد، مانند کسی است که در محضر قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف درخیمه آن حضرت است). سپس فرمود: (نه، بلکه، پاداش او همانند پاداش کسی است که با شمشیر در رکاب رسول خدا صلی الله علیه وآله با دشمنان می جنگد)
از مهم ترین تکلیف ها و وظایف، انتظار فرج است، زیرا انتظار فرج از بزرگترین عبادات می باشد.(1)
با توجه به این که معنای انتظار فرج، تنها انتظار و امید قلبی نیست، گرچه انتظار قلبی شاخه ای از انتظار فرج است، ولی به معنای عمل به خاطر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز می باشد، تا خداوند در ظهورش تعجیل فرماید. همان گونه که انتظار نسبت به کشاورز، آن است که زمین و سایر شؤون مربوط به زراعت را آماده سازد، و همان گونه که کسی که در انتظار مهمان است، بر او است که مقدمات کار را فراهم نماید، خود را برای پذیرایی از مهمان مهیّا کند، همین طور انتظار فرج به عمل و تهیّه مقدمات بستگی دارد.
بنابراین، بر ما لازم است که در عصر غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خود و جامعه خود را با عمل های شایسته، و امر به معروف و نهی ازمنکر آماده سازیم، و در انتظار دولت عدالت گستر او باشیم.
انتظار به این معنا در روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است، در حدیث آمده، امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: (محبوب ترین کارها در پیشگاه خداوند متعال، انتظار فرج است) (2)
و امام صادق علیه السلام فرمود: (اَفْضَلُ اَعمالِ شِیعتنا اِنتِظارُ الْفَرَجِ؛(3) بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است).
و حضرت امام رضا علیه السلام در وصف امامان علیهم السلام و شیعیانشان فرمود: (دین آنها تقوا، عفّت، تلاش و کوشش... و اصلاح و انتظار فرج در پرتو صبر و استقامت است). (4)
امیر مؤمنان علی علیه السلام روایت می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (برترین عبادت ها، انتظار فرج است). (5)
امام رضا علیه السلام فرمود: پدرانم از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کردند که فرمود: (بهترین اعمال امّت من انتظار فرج از سوی خداوند متعال است). (6)
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: (پاداش انتظار کِشنده امر ما، مانند پاداش کسی است که به خون خود در راه خدا، غوطه ور شود). (7)
نقش جمال یار
در دل خود کشیده ام نقش جمال یار را
پیشه خود نموده ام حالت انتظار را
ریخته دام و دانه شه از خط و خال خویشتن
صید نموده مرغ دل برده از او قرار را
سوزم و سازم از غمش روز و شبان بخون دل
تا که مگر ببینم آن طرّه مشکبار را
دولت وصل او اگر یکشبی آیدم بکف
شرح فراق کی توان داد یک از هزار را
چشم امید دوختن درره وصل تا بکی
برده شرار هجر او از کفم اختیار را
ای مه برج معدلت پرده زچهره برفکن
شوی زچشم عاشقان زآب کرم غبار را
سوختگان خویش را کن نظر عنایتی
مرهمی از کرم بنه این دل داغدار را
حیران را ز جلوه ای از رخ خویش مات کن
تا رهد از خودی خود ترک کند دیار را
حسین غلامی
چه شود به چهره ی زرد من، نظری ز بهر خدا کنی
که اگر کنی همه درد من، به یکی اشاره دوا کنی
تو شهی و کشور جان ترا، تو مهی و جان جهان ترا
ز ره کرم چه زیان ترا، که نظر به حال گدا کنی
ز تو گر تفقد و گر ستم، بُوَد آن عنایت و این کرم
همه از تو خوش بُوَد ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی
همه جا کشی می لاله گون، ز ایاغ مدعیان دون
شکنی پیاله ی ما، که خون به دل شکسته ی ما کنی
تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بُوَد از همین، که خدا نکرده خطا کنی
تو که"هاتف" از برش این زمان، روی از ملامت بی کران
قدمی نرفته ز کوی وی، نظر از چه سوی قفا کنی؟
هاتف اصفهان
شاید آن روز که سهراب نوشت:
( تا شقایق هست زندگی باید کرد)
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینطور نوشت:
چه شقایق باشد
چه گل پیچک و یاس
جای یک گل خالیست
تا نیاید مهدی
زندگی زیبا نیست
نام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رمز مکتوم مبین عالم امکان و مظهر عظیم معنای اسم اعظم است. نام جمیلش مایة امید منتظران منجی است. او مظهر محبت منّان، مراد محرومان و مقتدای مظلومان است؛ فرزند علوم کامله و معالم مأثوره. او مرز معبود و مخلوقات و متصل کننده آنهاست. جمعهها به میمنت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که مقامی مضاعف در میان ایّام مییابد. مهدی فاطمه عَلَم منصوب امامت است. او همچون معجزه مسیح، محی است. او همان مُدّخر و گنج مستور است. ملک و ملکوت، مدهوش و مجنون این محبوبِ محجوب از مردمکها هستند. موعودی که در موعد میعاد به امر منّان مسجود ملائکه بود و معیار مراتب مردم در میقات میثاق، مسابقه در معرفت محمد صلی الله علیه و آله و آل وی بود چرا که آنان مرکب و میزانند. ملاک معروف و منکر، امر و نهی آنان است و حل مسایل و مشکلات مسیر قرب با تأسی به مسلک و مرام آنان میسر است. مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف منجی مردمان و منتقم منتظَر است؛ ماه منیر مهربانی، مصلح مطلق و مصداق مطهّر آیة تطهیر. مولایی که مشتاقان ملاقاتش به امید مژدة مقدم آن منصور مکی و مدنی با مرارت و ملال دنیا مبارزه میکنند و مظلومان منتظر وجود مطهّرش، مدال مقدس مستمندی درگاهش را در میان مخلوقات به گردن میآویزند. مهمانان مخصوص محضرش، مست مقام معظّمش هستند. نام مبارکش، برای مسلمانان معصیت کار مفتاح باب مغفرت مالک الملک است و امان از آتش و مجوز ورود به مینو. منتظران، ماهی امیدشان را با ماء جاری از مژگان زنده نگاه میدارند و دوام مودت امام را با شبنم چشمهاشان مسئلت مینمایند. مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مجدِّد احکام معطّل الهی، تمنای مستجاب تمام مستضعفان. پیامآور مسرّت برای امت اسلام، معراج مؤمنان و مرصاد متکبران، مرآت معانی و متصل کنندة عالم ماده به عالم معناست. با موج ایمان، مرداب مرگبار مادیات را متحرّک میسازد و شمیم معطر معنویت و معصومیت را در مجاری زمین میپراکند.
الهی! سایه هلاکت و همدم گناه و هراس هولناک هوی و هوس، اهالی جهان را احاطه کرده. هلهلة جهل و همهمة اندوه و آهنگ بی هدفی از هر سو شهر را فراگرفته است. در آسمان سیاه شهر، تنها هالة نور هلال تهلیل، پناه نگاههای اهل هُدی است. فقیه شهر، هادی راهیان نور به سوی هدف آن سهی سرو است تا راه نهضت مهر و تطهیر، هموار شود. بارالها! آیا هنوز هنگام آن نیست که هاتف لاهوتی، آمدن گوهر و هستة مرکزی هستی را نوید دهد تا گل همیشه بهار هاشمی و نوبهار حُسن اهل بیت علیهم السلام، تا بهشت بی انتهای مهربانی راهنمایمان باشد؟ الهی! با آن مهاجر مهجور، عهد میبندیم که در راه هدایت، هماره همت را همراه خود سازیم و هرگز هیبت ظاهربینان ما را هراسان نکند. خدایا! همتی همراهمان ساز که بهترین بهره را از زهد بگیریم و هیمههای جهنمی را به پای هیمنة یهود صهیون بریزیم تا هنگامة ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف. از هفت سوی اطراف و درون، آنها را بسوزانیم که هیچ گاه هیکل سلیمان را بهانة هتک حرمت مکانهای مطهر و اهانت و توهین به مفاهیم الهی قرار ندهند. شاهدان، مدهوش مهوش زهرایی و در سوز هجران رهبر پنهان از دیدههایند و میدانند هزینه و بهای دیدار، نوشیدن شهد شهادت و شهود است. هان ای اهالی کوچههای غفلت! به هوش باشید، قهرمانی که در همسایگی ماست یک کهکشان رهایی را برایمان هدیه میآورد.
آن هنگام چهره هویت حقیقی انسان، هویدا شده و ذهنها مهد فرهنگ میشود و همه با هم هماهنگ و همسو، همسفر عشق خواهند شد.
ای دوازدهمین اجابت دعای احمد صلی الله علیه و آله ما را در دوام مودّت خود مدد رسان. ای مجدّد دین محمد صلی الله علیه و آله! روا مدار دشنة دشنام دشمنان دیوانه، پردة دینداری را بدرد و داس داعیهداران دروغین و دجّال پیشه، بوستان داعیان دین را بدرَود. دیدگانمان را به دانایی روشن کن تا دنیاداران دیو صفت با دراهم معدوده ما را به دنائت نکشانند چرا که دارایی درویشان دیار دلدار، دولت دنیا و دین است. کودکانمان دبستان دوستی را در دامان خود قرارده تا دعوت داعیان دغل دوست دلهای دردمندشان را در وادی درماندگی نَبوَد. ای دلیل دلهای متحیر در شب دیجور! آیا دوران دادرسی نرسیده تا به دستور تو، داد دَردمندان را از ددمنشان بستانند؟ به وسعت دلتنگی دوستانت سوگند که دست ما را از دامان دریایی خود جدا مکن. وقتی از دریچه دهر به دفتر هستی مینگرم این فریاد دیرین دادخواهی است که در دالانهای زندان دنیایی دنّی، شنیده می شود. کوردلان آمدنت را دور میدانند اما برای بیدار دلان لحظه دیدار دیر شده و در انتظارند تا هر چه زودتر دُردانة زهرا علیها السلام از دوردستها بیاید و دمادم از دریای دیدگانشان دانههای دُرّ و مرواریدی اشک را به پای قدمهایش بریزیند و دست افشان خود را در رکابش فداکنند. دعای عهد، وعده داد آمدنت زود است؛ ای قائد ودیعه نهاده شده! چقدر دیر، زود میشود!
ای یادگار آیة یازدهم! ای مجلس آرای میکدة انبیاء! ندای «أین» تا کی؟ ای یکه سوار یوم فتح، یکدم به یاری یغمازدگان پناهنده کویت بیا و محرومیتشان را با فیضان فیضی از یم فضایل خویش بزدای. مشتریان یوسف، سیل سرمایه گریه را برای نیل به خیمهگاه یار مه روی آوردهاند. ای یوسف حسین علیه السلام! یاوران یگانة تو آینه پیمان و بیعت ولایتت را نشکستند. یا ابن یاسین! بوی دلجوی یاسهای نینوایی در فضای میخانة دنیا، جان را به یاد جانان میاندازد. ای غایب از نظرها! غیبت تو را تنها مؤمنان به حقایق غیب تأیید میکنند. زیارت ناحیه تو، در میان ادعیه، احیاگر غیرت شیعه حسین علیه السلام است. ای آرزوی تحقق یافته اولیا و اوصیا! ای مبین ماهیت شرایع پیامبران! آیین ریاکارانه و سیاستهای طایفه یهود صهیونیست، امنیت بشریت را به خطر انداخته است. یقین دارم که ایام تنهایی به سر میآید و پیک وحی، بین زمین و آسمان، آمدنت را فریاد میزند تا یاران و لشگریان بسیار از هر سوی یکپارچه به مهدی فاطمه علیه السلام بپیوندند. عیسی بن مریم علیه السلام ـ مؤید مهدویت ـ یعقوب وار به انتظار یاری یکه تاز میدان دیانت و دیان دین است تا شاید با بیان آیات و بینات، مسیحیت راستین را به یاری قیام وی فرا خواند. خضر علیه السلام از می «عین الحیاة» ولی عصر علیه السلام نوشیده که اعصار را طی کرده است تا همراهش به احیای حیات واقعی انسانیت بپردازد یا بقیة الله! رایت هدایت را با ید بیضایت برافراز و بیت پایانی شعر اهل بیت علیهم السلام را بِسُرای.
سوگند به تار موی مهدی
سوگند به خال روی مهدی
سوگند به خلقت لطیفش
سوگند به خلق و خوی مهدی
سوگند به صورت چو ماهش
سوگند به عطر و بوی مهدی
سوگند به خاک پای نازش
سوگند به خاک کوی مهدی
گر جسم مرا به جرم عشقش
بردار زند عَدوی مهدی
از چوبه ی دار شعله خیزد
از داغ فراق روی مهدی
یا رب ؛زعنایت این گدا را
بخشا تو به خال روی مهدی
به آه و ناله ی شبهای مولا
به سوز سینه ی مجروح زهرا
عزیزا جز وصال بی زوالت
ندارم از خدا دیگر تمنا
از آن روزی که سیلی خورد زهرا
سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم زِ عارفی ؛حکم فرج را
کند زهرای سیلی خورده امضاء
دلش را راضی از ما کن خدایا
ظهورش را تو امضا کن خدایا
ظهورش عقده ی سردرگُمی شد
تو خود این عُقده را واکن خدایا
تو ای زندانی زندان غیبت
دعا کن طی شود دوران غیبت
غم توعاشقت را کرده بیمار
نمی خواهی کنی از او عیادت
مکن محرومم از فیض حضورش
خداوندا نصیبم کن ظهورش
زِپشت ابر غیبت ظاهرش کن
منور کن جهانی را به نورش
اگر روزی ببینم روی ماهش
دمی افتد به روی من نگاهش
بیفتم روی پایش؛همچو سُرمه
کشم بردیدگانم خاک راهش
مرانم از درِ خود گر چه پَستَم
زِپا افتاده ام بر گیر دستم
تو باید دست این افتاده گیری
چرا که از مِیِ عشق تو مستم
اگر لطفی کنی آیی کنارم
کنی روشن دو چشم اشکبارم
نشانم گر دهی رخسار ماهت
به پای حضرتت جان می سپارم
شبی با من بیا و هم غذا شو
امیرا همنشین این گدا شو
اگر راضی نمی باشی تو از من
به جان مادرت از من رضا شو
خداوندا اگر داری بنای دادن عیدی
بیابرداراگربگذاشتی بهرفرج قیدی
بیاوباصدورحکم موعود فرج امشب
منور کن جهانی را به نور حضرت مهدی(عج)
آقا نگاهت،جای آهوست میدانم
دستان پاکت مثل من تنهاست میدانم
***
آقا دلت در هیچ ظرفی جانمی گیرد
جای دل تووسعت دریاست میدانم
***
برگشتنت درقلبهای مُرده ی مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست میدانم
***
آقااگر توبرنمی گردی،دلیل آن
درچشمهای پرگناه ماست میدانم
***
جایِ سرانگشتانِ پُرنورت، دراین ظلمت
مانند رَدِ باد برشنهاست میدانم
***
ای کاش برگردی که بعدازاین همه دوری
یکباره حس بودنت زیباست میدانم
***
کی باز میگردی،برایم بودن باتو
زیباترین آرامش دنیاست میدانم
***
توبازمیگردی اگرامروز نه،فردا
ازآتشی که دردلم برپاست میدانم
***
دوستان شرح گرفتاری من گوش کنید
داستان من و بیماری من گوش کنید
***
شرح آشفتگی و خواری من گوش کنید
قصه ی سوزِدل و زاری من گوش کنید
***
شرح این آتشِ جان سوز نگفتن تاکی
سوختم سوختم این سوز نهفتن تاکی
***
روزگاری دلِ من شیفته یاری بود
عاشق خال و جمالِ رخ دلداری بود
***
خیره و مات زِ یک پرتورخساری بود
فاش گویم که اسیری و گرفتاری بود
***
بوددر پای دل از عشق رُخَش سلسله ای
وَزجمالش به فضای دلِ من وَلوله ای
***
چون بُوَد حال اسیری که به پازنجیراست
چون بُوَدحال غزالی که به پا نَخجیراست
***
حال مرغی که به پا بند و به بالش تیر است
همدم زاری و هم درد و غم شبگیر است
***
چه کسی این حال من و داره یه یا مهدی ادرکنی بگه
یا اباصالح دیگر طاقت دوری ندارم
کوچه های شهر ما ویران نمی ماند عزیز
کار و بار عشق بی سامان نمی ماند عزیز
یک نفر فردا زمین را نور باران می کند
مهدی (عج) ما تا ابد پنهان نمی ماند عزیز . . .
اللهم عجل لولیک الفرج